مقالات آرشیو خبر ها
یوونتوسِ تخدیـــــــری؛ الگریِ تبخیـــــــری

یوونتوسِ تخدیـــــــری؛ الگریِ تبخیـــــــری

«به خواب فرو رفتن» عبارتی خوش‌ساخت است؛ درحالی‌که روی فلات مرتفع روز سیر می‌کنیم بی‌خبر به سوی پرتگاه این فلات می‌رویم و با چشمانی تخدیری ناگهان در کام خواب فرو می‌افتیم. بیدار ماندن یعنی فریب‌دادنِ روز بی‌شهامت و بی‌سخاوت برای ربودن بخشی از زمان آن. به معنایی، بیدارماندن فریب‌دادن شب نیز هست، چون از ما انتظار دارد بخوابیم. ما به ازای فوتبالی چنین نگره‌ای مواجهه موافقان ماسیمیلیانو الگری با مخالفانش است. آنها در بزنگاه‌های سیاه «شب‌ها» (بخوانید دوران افت و لحظات شکستِ یووه) دستاوردهای آماری او را یادآوری می‌کنند و از تاکتیسین بودن مرموزانه‌اش صحبت به میان می‌آورند. در چنین احوالاتی تکلیف سپیدها «روزها» (بخوانید لحظات سکرآور قهرمانی و شکست رقیبان) روشن است؛ آنها مائوزر (نوعی کُلت که در گذشته برای زدن تیرِ خلاص از آن استفاده می‌شد) را جایی مطمئن تعبیه کرده‌اند. اما زوایای روشنِ تاریخ همیشه بهترین گواه برای پیش‌بینی این دوگانه‌ها بوده است؛ «شب نمی‌تواند و نخواهد توانست که نابودیِ ابدی روز را باعث شود.»

 

در یکی از روزهای گرم ژوئن 1995، آبی‌پوشان یوونتوس در اِنیوتاردینی آماده بودند تا پس از پنج سال یکبار دیگر کوپا ایتالیا را با خود به تورین بازگردانند. با اینکه تیم مارچلو لیپی آنقدر ستاره در خود داشت که از نسل طلایی پارمایِ نویو اسکالا نهراسد اما طراحان خوش‌ذوق کمپانی «Kappa» با طراحی ستاره‌هایی زرد رنگ روی شانه‌های لباس بیانکونری‌ها تصمیم داشتتند تا با این تصویرسازی پرواز دوباره بانوی پیر را تداعی کنند و پیش‌زمینه‌ای بسازند برای کسب نهمین قهرمانی در کوپا ایتالیا.

 

پارمای اوج گرفته و ترسناکِ اسکالا با ستارگانی همچون: لوکا بوچی، روبرتو موسی، فرناندو کوتو، دینو باجو، جانفرانکو زولا، فاستینو آسپریا و استفانو فیوره اما به راحتی مغلوب فوق‌ستاره‌های بیانکونری‌ها شد؛ سیاره‌ای که مملو از بازیکنان فضایی و تکرارنشدنی نسل طلایی یووه بودند؛ رامپولا، فرارا، کونته، توریچلی، دی‌لیویو، تاکیناردی، دشام، سوزا، دل‌پیه‌رو، راوانلی و ویالی.

 

اما وقتی جام طلایی‌رنگ کوپا ایتالیا بر فراز دستانِ کاپیتان آن روزهای یووه؛ جانلوکا ویالی در شهر شمالی پارما قرار گرفت، هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که یوونتوس باید برای تصاحب دوباره‌اش وحشتناک‌ترین انتظارها و دشواری‌ها را متحمل شود. یووه تا 20 سال بعد هرگز نتوانست دوباره رنگ این جام را ببیند تا حسرت‌بار ترین سالهای عسرت و دوری از کوپا ایتالیا را در تاریخ باشگاهش شاهد باشد.

 

20 سال بعد نسل انقلابیِ یووه(!) با کونته طلسم دو دهه‌ای داستان «یک جدایی» را شکستند و در ورزشگاه المپیکوی رم و با گلهای ماتری و کیه‌لو لاتزیو را از پیش‌رو برداشتند تا وارد عصر جدید سلطنت در رقابت‌های جام حذفی ایتالیا شوند. چهار سال شیرین و مکمل در تاج‌گذاری‌های بیانکونری‌ها در رقابت‌های سری A؛ دوره‌ای که یوونتوس به تنهایی 4 قهرمانیِ دیگر را به 9 بار پیشین افزود تا در جایگاهی بسیار بالاتر از رم (با 9 بار قهرمانی)، اینتر ناتزیوناله (با 7 قهرمانی) و فیورنتینا و لاتزیو (با 6 قهرمانی) قرار بگیرد.

 

 

اما در شب سیاهِ سی‌ام ژانویه 2019 قطار پر سرعت یوونتوس ناباورانه در مقابل آتالانتا مجبور به ایستی ناگهانی شد تا نحسی سیزده (13 قهرمانی در کوپا ایتالیا) گریبانگیر این تیم شود و شاید یووه را تا مدت‌ها پشتِ انتظاری دیگری متوقف کند. دیداری ناراحت‌کننده که یوونتوس آشکارا ضعیف‌تر از رقیب سرسختش در بازی ظاهر شد و با اشتباهات نابخشودنی بازیکنانش سنگین‌ترین شکستِ ایتالیایی‌اش در سالهای اخیر را تجربه کرد تا رویای فتح سه‌گانه با فوق‌ستاره پرتغالی‌اش نیز دست‌کم تا سال آینده به بایگانی حسرت‌های طرفدارانش سپرده شود.

 

حالا ما تیمی خارج شده از رقابت‌های کوپا ایتالیا در فصل 2018‐2019 هستیم. چاره‌ای جز برداشتن عینک پیروزی نداریم و باید این توقف آزاردهنده را در ساعات پیش‌رو با هر ترفندی که شده هضم کنیم و چشم به آینده بدوزیم. شاید با قهرمانی احتمالی در سری آ بتوانیم در ماه‌های آتی قهرمان کوپا را در دیدار سوپرجام مغلوب کنیم و نشان دهیم خروج یووه از کورس این رقابت‌ها تنها ماحصل یک اتفاق و مقادیری اشتباه فردی و تاکتیکی بوده است. شاید نیز همانند عده‌ای اندک بتوانیم همچنان رویای حضور به عنوان یکی از فینالیست‌های حاضر در ورزشگاه واندا متروپولیتانوی مادرید را در سر بپرورانیم.

 

تماشای بی‌اثر ترین کریستیانو رونالدویِ سالهای اخیر در ترکیب این روزهای یووه، دیبالای سر به زیر و خموش، شزنی آماده، خط دفاع پر اشتباه، هافبک‌های کم‌رمق، لشکر دائماً در حال رفت و آمد مصدومان و محرومان و نمای بسته دوربین‌های تلویزیونی از چهره مستأصل مکس الگری آشناترین پرتره‌های هفته‌های اخیر یوونتوس هستند. به همه اینها بیم‌ها و امیدهای مضطربانه هواداران بیانکونری در سرتاسر دنیا را نیز که بیافزایید به این نتیجه خواهید رسید که «حال یوونتوس این روزها خوب نیست.» ترجیع‌بندی که یک نفر باید پاسخگوی اصلی آن باشد، مردی که انبوهی از انتقادات پشت سرش آماده غرق کردنِ او در مردابی پدید آمده از دوران حضیض‌اش در یوونتوس است.

 

اکنون دوباره نگاه‌ها به سمت سینیوره الگری دوخته شده است؛ ماشینِ انتقادات یکبار دیگر سرعت گرفته و او که تیمِ تحت هدایتش این روزها دچار افتی فاحش شده است باید برای خروج از این بن‌بست چاره‌ای بیاندیدشد؛ کلید در دستان اوست، باز کردن قفل و یا پرتابِ بلاهت‌وارش به نقطه‌ای کور در دستان خود اوست. اگر استراتژی‌ها و تاکتیک‌های کارآمدش هنوز به مرز سترونی نرسیده باشند شاید بتواند «صحیح‌ترین» تصمیم را اتخاذ کند؛ تصمیمی که نه تبخیری و تخدیری بلکه از جنس تدبیر باشد و اصلاح.

 

* یادداشت صرفاً حاوی نظرات شخصی نویسنده است و الزاماً دیدگاه و موضع رسمی Juventus.iR نیست. *

 


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
حامد
حامد «خبرنگار»
ارتباط با نگارنده: